جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  07/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > ضرب المثل

خر دجال
گروه: ضرب المثل

 

هر گاه ازدحام و هنگامه و جنجالي بر پا شود از باب استشهاد و تمثيل مي گويند:«مگر خر دجال ظهور كرد.» بايد ديد دجال كيست و خر دجال چه هنري داشت تا ريشه تاريخي ضرب المثل بالا به دست آيد. به طوري كه از لحن روايات و منطق و مفهوم احاديث بر مي آيد كليه فرق و مذاهب اسلامي به وجود و ظهور يك فرد كاملي از نسل پيغمبر و لقبش مهدي باشد معتقد هستند، منتها با اين تفاوت كه اهل سنت و جماعت علي الاكثر مي گويند چنين شخصي در آخر الزمان متولد مي شود و جهان و جهانيان را از ظلم و جور رهايي مي بخشد ولي جماعت شيعه اثني عشريه اضافه مي كنند كه اين مهدي موعود از نسل امام يازدهم امام حسن عسكري و نامش محمد و مادرش نرجس خاتون است كه در شب يا روز پانزدهم شعبان 255 هجري متولد شده از سن شش يا هفت سالگي تا هفتاد و چهار سالگي غيبت صغري داشت و آن گاه غيبت كبري شروع شده است كه در مقاله غيبت كبري در همين كتاب مبسوطاً شرح داده شده است.

ظهور حضرت صاحب الزمان به مشيت الهي هنگامي انجام مي پذيرد كه ظلم و ستم و مفاصد اخلاقي همه جا را فرا گيرد و عواطف بشر دوستي و احساسات عاليه از بسيط زمين رخت بر بسته باشد.

ظهور قائم آل محمد (ص) امارات و علايمي دارد كه بعضي از آنها معلقه و شرطيه و برخي حتميه است. علايم معلقه و شرطيه موكول به مشيت الهي است كه چنانچه خدا خواست آن علايم واقع مي شود و ممكن است اصولاً واقع نشود.

اما علايم حتميه علايمي است كه وقوع آنها حتمي و قطعي خواهد بود مانند خروج سفياني و صيحه آسماني و خروج دجال. اين هر سه علايمي هستند كه با ظهور صاحب الزمان مقارنه دارند.

1. خروج سفياني. مربوط به مرد چهار شانه كريه المنظر آبله رويي است كه مي گويند از اولاد سفيان بن حرب يا سفيان بن قيس است و در ماه رجب از وادي بي آب و علفي در اطراف مكه خروج مي كند. پنج شهر را متصرف مي شود و قتل و غارت و كشتار زياد مي كند ولي لشكر صاحب الزمان او را منهزم كرده و غارات و غنايم را به صاحبانش مسترد مي دارد.

2. صيحه آسماني. صداي مهيبي است كه از آسمان بلند مي شود و شدت صدا به قدري زياد است كه به قول صاحب كتاب نور الانوار:«خوابيده بيدار مي شود»، «نشسته برخيزد»، «ايستاده بنشيند».

3. خروج دجال. دجال كه صيغه مبالغه از لغت دجل و به معني خدعه و نيرنگ و حيله و باطل آمده مرد عجيب الخلقه اي است كه به روايتي اعور و كور و به روايت ديگر چشم راستش ماليده شده و چشم چپ او در ميان پيشاني وي قرار دارد. اسم اصلي دجال را صايد بن صيد و نام مادرش را ميمونه گفته اند.

دجال دو كوه با خود دارد يكي شبيه كوه نان و ديگري شبيه كوهي است كه چشمه هاي آب صاف در آن جاري باشد و مردمان تشنه و گرسنه از او متابعت مي كنند.

از طرف ديگر چون ساحر است به چشم مردم چنان مي نماياند كه بهشت و دوزخ با اوست: «آسمان به دستور وي باران مي بارد و زمين گياه مي روياند. اختيار گنجهاي زمين با اوست. مرده را زنده مي كند و با صدايي كه تمام جهانيان مي شنوند ندا مي كند:

«من دجال: دجال خري دارد كه از لحاظ شكل و هيئت از خودش عجيبتر مي باشد. نام خر دجال را كه به رنگ پوست پلنگ است حساسه نوشته اند. چهار دست و پايش تا زانو سياه و از زانو به پايين سفيد است. خر دجال به قدري بزرگ است كه فاصله ميان دو گوشش يك ميل است؛ و با هر گام كه بر مي دارد ثلث فرسخ راه طي مي كند. خاصيت عجيب خر دجال اين است كه مردمان پشگلش را نقل و نبات مي پندارند و چون آن را به دهان مي گذارند متوجه مي شوند كه پشگل است.

ديگر آنكه از هر تار موي بدنش نغمه و آوازي شنيده مي شود و نغمات مزبور چنان مردم را فريفته مي كند كه با ازدحام و هنگامه عجيبي به دنبال خر دجال راه مي افتند.

كيفيت خروج دجال به اين ترتيب است كه سه سال قبل از خروجش در دنيا قحط غلا مي شود، به اين صورت كه سال اول ثلث باران و سال دوم دو ثلث باران متعارف و معمولي نمي بارد و سال سوم حتي يك قطره باران از آسمان به زمين نمي بارد و بالنتيجه يك برگ سبز از زمين روييده نمي شود.

در اين موقع كه گرسنگي و تشنگي بر عالميان سايه افكنده است دجال سوار بر خر عجيب الخلقه اي با آن كوههاي نان و آب و انواع ساز و سرنا و زنگ و بربط كه خود به صدا در مي آورد و چنگ و چغانه و آوازي كه از هر تار موي خرش بر مي خيزد خروج مي كند و خلايق از هر سو به دنبال خر دجال راه مي افتند.

خلاصه هنگامه عجيبي برپا مي شود و دجال به كمك آنها بر تمام شهرها مسلط مي شود و بيت المقدس را كه ساكنانش حاضر به تسليم نمي شوند محاصره مي كند.

در چنين موقعي به هنگام نماز صبح يا عصر حضرت صاحب الزمان ظهور مي كند و با جماعت محصورين به نماز مي ايستد. حضرت عيسي بن مريم نيز از آسمان چهارم نازل مي شود و به صاحب الامر اقتدا مي كند. آن گاه حضرت صاحب الزمان از حصار خارج شده دجال و پيروانش را از ميان بر مي دارد.

 
   
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837