مارگارت آستور نويسنده: حميد قديمي حرفه ناشر: فرهنگ ايليا زبان كتاب: فارسي تعداد صفحه: 103 اندازه كتاب: رقعی
- سال انتشار: 1383
- دوره چاپ: 1
کد کتاب: 10986
فروخته شد - موجود نمی باشد
امتیاز آی کتاب به این کتاب:
امتیاز دهی به این کتاب:
مروري بر كتاب
شب بود دريا موج داشت. موج در مسير باد افقي حركت مي كرد. ساحل پر از گوش ماهي بود. مرد توي كيوسك خواب آلود روي چهار پايه نشسته بود. صداي يك زن چرتش را پاره كرد. «يه پيك ودكا» مرد به چشمانش دست كشيد.
زن بيرون از كيوسك بود. مرد گفت:«چي؟» زن گفت:«يه پيك ودكا» مرد زن را برانداز كرد و گفت:«نديدمت.» و به همراه زن كه در گوشه اي ايستاده بود،
گفت:«پيك چيه؟» زن پوزخندي زد و به مرد كه چهره اش پير مي نمود نگاه كرد و گفت:«خب يه چتول» پرويز به زن گفت:«ديگه؟» و به درخت نارنج كه از سنگيني شاخه هايش نزديك به زمين رسيده بود دست زد. زن گفت:«يه نصفه م كتلت.» مرد خميازه اي كشيد و راديو را روشن كرد.
آوازي تركي در كيوك پخش شد. صداي «رشيد بهبودف» سكوت شب را شكست.
مرد ليوان به دست گفت:«كتلت تموم شده. يه چيز ديگه مي دم.» زن پرسيد:...