مروري بر كتاب
زندگی و بهترین اشعار ملک الشعراء بهار من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید فصل گل می گذرد هم نفسان بهر خدا بنشینید به باغی و مرا یاد کنید عندلیبان گل سوری به چمن کرد ورود بهر شاد باش قدومش همه فریاد کنید یاد از این مرغ گرفتارکنید ای مرغان چو تماشای گل و لاله و شمشاد کنید هر که دارد ز شما مرغ اسیری به قفس برده در باغ و یاد منش آزاد کنید آشیان من بیچاره اگر سوخت چه باک فکر ویران شدن خانه صیاد کنید با شه ایران ز آزادی سخن گفتن خطاست کار ایران با خداست... شاه مست و شیخ مست و شحنه مست و میر مست مملکت رفته ز دست هر دم از دستان مستان فتنه و غوغا به پاست کار ایران با خداست کار پاس کشتی و کشتینشین با ناخداست کار ایران با خداست... پادشه خود را مسلمان خواند و سازد تباه خون جمعی بیگناه ای مسلمانان! در اسلام این ستمها کی رواست؟ کار ایران با خداست...
|