ابسولوتيسم Absolutisme =; ابسولو به معني مطلق و مقصدو از ابسولوتيسم حكومت مطلقه و رياست يك نفر شخص مطلق العنان است بر جامعه. در اين آئين حقوق و قدرت زمامدار نامحدود است.
اپيس كوپاليسم Episcopalisme =; نام مسلكي است كه در قرن 16 در اروپا به وجود آمد. اين مسلك منسوب به ژان كالون تئولوژيست فرانسوي است. او به سلطنت تكيه نداشت و معتقد بود كه قدرت روحاني تفوق بر قدرت جسماني دارد.
آناشه Attache =; وابسته سفارتخانه.
آپتي ميسم Optimisme =; عقيده به خوش بيني و حسن ظن است. اين اصطلاح غالباً ملحق به اصطلاحات حاكي از مرام هاي اصلي سياسي مي گردد.
اپورتونيسم Opportunisme =; مسلكي است كه طرفدارانش به سرعت برحسب تغيير وضع سياسي يا تغيير رژيم يا زمامدار بنا به نفع شخصي تغيير عقيده مي دهند.
اپولوژيسم Apologisme =; نام فرقه اي موسوم به اپولوژيست ها كه در قرن 17 درخلال جنگ هاي داخلي انگلستان براي مردم حق مقاومت در برابر پادشاه قائل بودند. فلاسفه آغاز مسيحيت را كه معتقد به استدلال در مقابل مخالفين مسيحيت بودند نيز اپولوژيسم مي خواندند.
اتوريتاريانيسم Autoritarianisme =; مسلك و سيستم حكومتي است، كه در آن آزادي فردي تحت الشعاع قدرت دولت قرار مي گيرد.
اتوكراسي Autocracy =; سيستم حكومتي اي را گويند كه در آن تمام قدرت ها در دست زمامدار باشد.
اريستوكراسي Aristocrasey =; حكومت اشرافي، سيستم و نوعي حكومت كه در آن قدرت و نظارت در دست عده كمي از اشراف باشد.
اريستوكرات Aristocrate =; عضو هيأت حاكمه اشرافي. هواخواه حكومت اشرافي.
اسكولاستيك Schoolastic =; حكمت و فلسفه حكماي قرون وسطي را كه در مدارس به تدريس اشغال داشتند، اسكولاستيك مي نامند. فلسفه اين حكماء كه به نام مدرسيون يا اصحاب مدرسه نيز ناميده مي شدند، بيشتر جنبه ديني داشت. از فلاسفه مهم اين مكتب آپلار، تامس داكن، گيوم داكن و سنت آنسلم را مي توان نام برد.
اسكي بيسم Escapisme =; به معني فرار است و مقصود از آن فرار از شركت در كارهاي اجتماعي و امتناع از قبول پست هاي دولتي و شركت در امور حكومت.
|