بيگمان تمدن امروز دنيا دنباله تمدن و دانش و حكمتي است كه يونانيان قديم بنيان كرده اند و خود يوناني ها مباني و اصول ان را از ملل باستاني خاور زمين يعني مصر و سوريه وكلده و ايران و هندوستان دريافت داشته اند.
ظهور حكمت دريونان
جنبش يونانيان در امور علمي وعقلي وذوقي بدرستي از دوهزار و پانصد سال پيش آغاز شده است. يونانيان مانند ملل ديگر باستان درباره زمين و آسمان و خورشيد وستارگان و آب وهوا تصورهايي داشته اند كه تقريباهمان اعتقادات ديني آنان بود.
آن عقايد كه در واقع اساطير باشندتا زماني كه دين عيسي عموميت نيافته بود رونق و رواج داشت وآگاهي بر آنها از منظومه ها ونوشته هاي شاعران ونويسندگان يونان بويژه اوميروس يا هومر(هزار سال ق.م) وهيسيودوس (نهصد سال ق.م) بر ميايد.
پيدايش و ظهور اشخاص نكته سنج ومتفكر مردم را روز به روز بيدار تر ساخته و واقعيت را جانشين عقايد سست وناپايدار وخرافات كرده است.
در حال حاضر و پس از تحقيق بر روي اساطير ( اسطوره شناسي ) و همچنين فرضيه هاي روانشناسي عمقي دكتر كارل گوستاو يونگ و پيروان اين مكتب ؛ فلسفه ناخود آگاه جمعي كه ريشه در اساطير ملل و اقوام انساني دارد توجه بسياري را به خود معطوف نموده است .
درصفحات بعدي تعدادي از مكاتب فلسفي از ادوار اوليه تا كنون را مرور مي كنيم .
|