شايد به نحوى اين حسادت براى رسيدن به آرزوها، مقام و منصب بوده و افراد اقدام به غيبت ، بدگويى و حسادت نسبت به اطرافيان خود مى كنند و به جاى انديشيدن به مسائل مثبت و مهم به فكر اين موضوع هستند كه خود را از نظر تحصيلى، شغلى، مادى، معنوى، اجتماعى و... برتر و بالاتر از ديگران نشان دهند، هرچند كه همين امر مى تواند تبعات منفى و مشكلاتى را براى آنها به وجود آورد. متأسفانه اين خصلت منفى از زمانى كه انسان چشم به دنياى هستى گشود و توانايى خواندن و نوشتن يافت و حتى زمانى كه دو كودك بر سر عروسكها و اسباب بازيهاى خود با هم دعوا مى كردند و توجه به يكى، ديگرى را به گريه وا مى داشت و حتى زمينه قهر كردن با والدين را به وجود مى آورد، تا به امروز كه آنها پاى به دنياى بزرگترى گذاشته اند و عقل، فهم و شعور آنها رشد يافته است، باز هم ديده مى شود. «سارا» دانشجوى پزشكى مى گويد: متأسفانه پديده حسادت و بدگويى كردن در ميان تمام افراد خصوصاً در دانشگاهها در ميان دانشجويان دختر نيز به وفور مشاهده مى شود. در دانشگاهها دختران به دليل اينكه خود را در مقابل دختران ديگر و حتى جنس مخالف برتر و بالاتر نشان دهند، نسبت به همديگر حسادت مى ورزند، آنها حتى حاضرند براى بهتر جلوه دادن خود، عيبها و ايرادهاى دوستانشان را با وجود آشكار بودن به روى آنها نياورده و آنها را با همان ايرادها و نواقص ظاهرى نظاره گر باشند، همچنين در مورد ظواهر و زيبايى خود و عدم تأمين حس عاطفى خود بيشتر نسبت به يكديگر حسادت مى ورزند. اين درحالى است كه اين پديده در ميان پسران دانشجو در موارد تحصيلى، نحوه لباس پوشيدن و رسيدگى به ظواهر و حتى مقايسه گوشى تلفن هاى همراه به وفور ديده مى شود، اين امر مى تواند باعث بروز مسائل پيچيده در محيط خانه و تداخل هايى در ميان دوستان شود. وى در ادامه مى گويد: همچنين هستند دخترانى كه به گفتن مسائلى كه حقيقت ندارد، يا به طور كلى شايعه پراكنى است، دست مى زنند تا شايد از اين طريق خود را بيشتر در محيط دانشگاه و در ميان همكلاسان خود جلوه دهند، اين درحالى است كه اين مسأله در ميان پسران هم مشاهده مى شود. او مى گويد: متأسفانه زنان در به وجود آمدن اين پديده نقش مهمى را ايفا مى كنند، خودشان در تمام زمينه ها بخصوص شغلى و كارى براى اينكه كسى از خودشان بالاتر نباشد و فقط خودشان به پيشرفت برسند، به بدگويى از يكديگر مى پردازند، هرچند كه ممكن است به جايى نرسند، ولى حداقل به اين دليل كه توطئه هاى خود را علنى كرده اند و به اصطلاح پيروز شده اند، راضى و قانع مى شوند. مينا دانشجوى مهندسى در اين زمينه معتقد است: متأسفانه پديده حسادت زمانى كه در سن ۱۸ سالگى بودم و تازه از آزمون كنكور رهايى پيدا كرده بودم، ايجاد شد و از آن زمان بود كه بيشتر با اين خصلت زشت و ناپسند آشنا شدم، بعد از كنكور براى اينكه مستقل باشم و بتوانم روى پاهاى خود بايستم، تصميم گرفتم تا در جايى مشغول به كار شوم. با توجه به اينكه از سالهاى قبل در يك مركز فرهنگى كار مى كردم، به آنجا علاقه بسيارى داشتم، به همين دليل براى كار روانه آنجا شدم. وى مى گويد: به دليل اينكه پدرم مهندس ناظر و معمار آنجا بود، شانس بيشترى براى قبول شدن در مصاحبه اى كه قرار بود گرفته شود، داشتم، بالاخره به عنوان مربى كارآموز مشغول به كار شدم، البته حضور من به عنوان مربى كارورز نه تنها مربيان ديگر را خوشحال نكرد، بلكه انگار من جاى آنها را اشغال كرده بودم و چشم ديدن مرا نداشتند. وى در ادامه مى گويد: به مرور زمان حرفها و نيش و كنايه هاى تلخى را از جانب مربيان و ديگر افراد مى شنيدم. متأسفانه كارهاى سبك و دور از تخصص و خارج از حيطه وظايفم را به من محول مى كردند و آموزشهاى لازم را به من ياد نمى دادند. على رغم اينكه مربى كارورز بودم، مى بايست قبل از سايرين در آنجا حضور پيدا مى كردم و در آخرين ساعات كارى آنجا را ترك مى كردم، اين درحالى است كه هيچ گونه حقوق و مزايايى از آنجا دريافت نمى كردم. وى مى گويد: با توجه به اينكه بايد مسافت طولانى را براى رفتن به محل كارم طى مى كردم و ذوق و شوق زيادى براى كار كردن داشتم، ولى با داشتن چنين شرايطى روز به روز علاقه ام براى رفتن به آنجا كمتر مى شد تا اينكه روزى به دليل همين حسادتها و بدگويى ها از من خواسته شد كه ديگر به آنجا نروم و با اينكه دقيقاً علتش را نفهميده بودم، ولى مجبور به ترك آنجا شدم. * «نوشين آقاجانى» دكتراى علوم ارتباطات و مدرس دانشگاه در اين زمينه معتقد است: متأسفانه اين نوع حسادتها از كودكى در ميان افراد شكل مى گيرد و به مرور زمان در بزرگسالى در مدارس، دانشگاهها و محيطهاى شغلى به دليل گسترده و آزادانه بودن روابط بيشتر به چشم مى خورد و افراد مدام به اين مسأله مى انديشند كه تنها چاره براى زندگى كردن و رسيدن به پيشرفت، «زير آب زدن» همديگر و بدگويى كردن است. وى معتقد است: انديشه چنين مسائلى كه اگر نتوانيم كارهاى محول شده را به خوبى انجام دهيم و در آينده از رشد و پيشرفت خود نسبت به ديگران عقب مى افتيم و زندگى مان به خوبى شكل نمى گيرد، باعث مى شود تا پشت سر دوستان، همكاران و صميمى ترين افرادمان حرف بزنيم و به بدگويى كردن از آنها نزد مسؤولان، مديران و كاركنان بپردازيم.
|