جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  13/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > روانشناسي عمومي

استرس
گروه: روانشناسي عمومي
نویسنده: سيد محمد پاكزاديان/ روانشناس بالينى

همه ما انسان ها تحت تأثير و تأثر محرك هاى محيطى اطرافمان هستيم كه تحريك ها و بعضاً تقاضاهايى از ما دارند، براى اينكه بتوانيم به اين تقاضاها پاسخ دهيم، بايد در رفتارمان تغيير ايجاد كنيم، يعنى خود را با وضعيت جديد تطبيق بدهيم، فشار را ضرورت پاسخ انطباقى ناشى از محرك هاى محيطى تعريف مى كنند، پس فشار يعنى درخواست پاسخ انطباقى از سوى محيط. فشار هميشه منفى نيست بلكه آثار مثبت هم دارد، جريان داشتن فشار يعنى جريان داشتن زندگى، لازمه تداوم حيات وجود فشار است. البته به شرطى كه متعادل باشد. اما اگر متعادل نبود چه پيش مى آيد؟
در خبرها مطرح شده بود: «طى پنج سال گذشته يك ميليون نفر از شاغلان لندنى تنها به دليل استرس مجبور به بازنشستگى شدند.» (به نقل از شبكه دوم سيما در يازدهم اسفند ۸۲ و راديو بى.بى.سى در همان تاريخ) اين فقط آمار مجبورشدگان به بازنشستگى بود و به آمار بيماران ناشى از استرس، تصادفات و سوانح ناشى از استرس، معلول شدگان در اثر سوانح ناشى از استرس و غيره اشاره اى نشده است.
در همه كشورهاى دنيا كه ايران از آن مستثنى نيست، اگر چه آمار صدمه ديدگان ناشى از استرس در دست نيست ولى مسلماً نبايد كمتر از آمار فوق باشد. به همين دليل حفظ نيروى انسانى (به خصوص متخصص و كارآزموده) در هر جامعه و سازمانى از اهميت اساسى برخوردار است و استرس يا فشارهاى روحى عصبى نيز به عنوان يك آفت و تحليل برنده اين نيرو مطرح هستند. به همين دليل مركز مشاوره روانشناسى وظيفه خود دانسته نسبت به وضعيت روحى روانى افراد حساس بوده و عوامل استرس زا و فشارزاهاى محيط كار را پس از بررسى برطرف كند.
تعريف استرس:
استرس به معنى فشار و نيرو است و هر محركى كه در انسان ايجاد تنش كند، استرس زا يا عامل استرس ناميده مى شود. تنش ايجاد شده در بدن و واكنش بدن را استرس مى گوييم به عبارتى هر عاملى موجب تنش روح و جسم و از دست دادن تعادل فرد شود، استرس زا يا عامل استرس است.
هنگام وارد شدن استرس بدن واكنش هايى از خود نشان مى دهد تا تعادل از دست رفته را باز گرداند كه اين عمل استرس است. استرس يا فشار عصبى يا تنيدگى واكنشى است كه در فرد در اثر حضور عامل ديگرى به وجود مى آيد و قواى فرد را براى روبرو شدن با آن بسيج مى كند و ارگانيزم يا موجود زنده حالت آماده باش پيدا مى كند. در استرس يا به قول دكتر هانس سليه (Dr Hans Selye) سندرم سازگارى كلى سه مرحله مشخص دارد:
واكنش اخطار: از نظر فيزيولوژيك خبر ناگوار پس از شنيده شدن، به صورت اعلام خطر در مغز ثبت مى شود، هيپوتالاموس احساسات و عواطف اين خبر را تفسير مى كند. هيپوتالاموس اخطار الكتروشيميايى به غدد هيپوفيز در مركز جمجمه مى فرستد، غدد هيپوفيز شروع به ترشح هورمونى براى محرك قشر غدد فوق كليوى مى كند، غدد آدرنال فعال مى شود و كورتيكوئيد ترشح كرده در جريان خون مى ريزد و اين پيام هايى به ساير غدد در سراسر بدن مى برد، در نتيجه ، طحال براى عمل بسيج شده، گلبول هاى قرمز اضافى وارد جريان خون مى شوند، اكسيژن و غذاى اضافى وارد سلول هاى بدن مى شود، قدرت لخته شدن خون ازدياد مى يابد، كبد، مواد قندى و ويتامين ها را رها مى سازد، ضربان قلب بيشتر مى شود، تنفس تغيير مى كند. خون از پوست و احشا به ماهيچه ها و مغز جارى مى شود، دست ها و پاها سردتر مى شوند و كل ارگانيزم به صورت آماده براى حمله و تهاجم يا فرار در مى آيد. با اين حالت سرپرست كارگاه براى بررسى و حل كردن مشكل و احياناً پاسخگو بودن به مدير مافوق با حالتى مضطرب و نگران وارد كارگاه مى شود.

گام مقاومت: طى اين مرحله كه ممكن است از چند ساعت تا چند روز به طول انجامد، بدن عملاً براى مبارزه با عامل فشاربسيج است كه اگر براى مدتى طولانى همچنان بسيج بماند، ذخايرش به تدريج تخليه مى شود.مثل كشورى كه در حال جنگ است و توان خود را صرف مى كند و ذخايرش به تدريج تمام مى شود.
گام فرسودگى: بدين معنى است كه انرژى بدن تمام و تا حد زيادى در مقابل امراض و بد كار كردن اعضايش آسيب پذير شده است. اين همان جايى است كه امراض شروع به تظاهر مى كنند و ممكن است از سرماخوردگى و آنفلوآنزا گرفته تا... شروع به تظاهر كند.
چند نكته در رابطه با استرس:
۱ـ بدن انسان در مقابله با استرس از الگوى مشخصى پيروى و فرايند عصبى شيميايى، معينى را طى مى كند، رويدادهاى هيجان آور خوشايند همان اندازه واكنش در بدن به وجود مى آورند كه رويدادهاى ناخوشايند مى توانند ايجاد كنند، يك خبر بسيار هيجان آور، همان اندازه استرس ايجاد مى كند كه يك خبر بد ايجاد مى كند.
۲ـ استرس هاى شديد و طولانى در همه حال باعث از پا درآمدن فرد نمى شوند و افراد در بعضى موارد مى توانند با عوامل استرس زا سازگار شوند نمونه آن خو گرفتن افراد در شرايط سخت و طاقت فرسا مثل دوران اسارت يا خو گرفتن به كارى سخت و طاقت فرسا مثل شغل آتشكارى در ذوب آهن است.
۳ـ اين افراد با وجود سازگارى با شرايط استرس زا نمى توانند از آثار زيان بار آن صد در صد مصون بمانند و دچار مشكلات جسمانى، روانى، عاطفى و اجتماعى مى شوند. مثلاً فردى كه مدت زيادى در اسارت است يا فردى كه تحت شرايط بدى در معدن تاريك و دورافتاده اى كار مى كند، بعد از مدتى دچار ناراحتى هاى روحى ـ عاطفى و پيرى زودرس مى شود.
۴ـ بدن ما وقتى چيزى را استرس تلقى كرده و به آن واكنش نشان مى دهد كه ذهن ما به آن مارك استرس زده و در واقع پيشتر آن را شناخته باشد.
۵ـ نوع پاسخ افراد به استرس نيز به ويژگيهاى شخصيتى، مسائل فرهنگى، شرايط زندگى و تجربه هاى افراد بر مى گردد.
علائم استرس:
كم حوصلگى، سردرد، تغيير ضربان قلب، خستگى جسمى، خشم و پرخاشگرى، بى خوابى، فشار در سينه، اختلال گوارشى، سوزش معده، عرق كردن، خشكى دهان، بى اشتهايى، داغ شدن و يا سرد شدن بدن، غمگينى، لرزش بدن، ميل به سيگار، از دست دادن تمركز، احساس سرگيجه، تغيير تنفس، تكرر ادرار، كم شدن حافظه، دردهاى بدنى پراكنده، آه كشيدن، تمايل به تنهايى، آشفتگى، التهاب، سرخ شدن پوست صورت و...
بيماريهاى استرس:
بيماريها و اختلالاتى كه استرس ايجاد مى كند يا آن را تشديد مى نمايد، بسيارند فى المثال: دهانى مثل زخم دهان، تورم گلو، سرماخوردگى، آنفلوآنزا و... گوارشى مثل تهوع، اسهال، كم شدن اشتها، اختلال هضم، سوزش معده، ورم معده، زخم معده، اختلال روده، يبوست و... عضلانى و مفاصل مثل درد عضلات پشت و شانه، كتف و كمر، مفاصل، سردرد، ضايعات مفصلى، روماتيسم و... قلبى ، عروقى مثل درد ناحيه قلب، بالا رفتن ضربان، فشار خون و تصلب شرايين، سكته قلبى... ريوى مثل آسم، سرفه و... پوستى مثل خارش و اگزما، ريزش مو، تاسى، كچلى موضعى، اختلالات پوستى و... تناسلى مثل تكرر ادرار، اختلال قاعدگى، ناتوانى جنسى و... اختلالات روانى مثل انواع اختلالات سوماتوفرم، روان تنى، اضطراب، افسردگى، وسواس، سوء ظن و بدگمانى و... غددى و متابوليسمى مثل پركارى و كم كارى تيروئيد، مسموميت تيروئيد، بيمارى قند، رسوب چربى و حتى بيماريهاى صعب العلاجى مثل سرطان مى تواند در اثر زمينه سازيهاى استرس و فشار روحى باشد.
علل و عوامل استرس:
علل و عوامل استرس را مى توان به چند دسته تقسيم كرد: عوامل فردى: هر يك از ما نقشهايى ايفا مى كنيم، مثل نقش پدر، همسر، رئيس، مرئوس، همكار، شهروند و... ايفاى هر نقشى رفتارهاى خاص خود را مى طلبد و انتظاراتى را پديد مى آورد، گاهى بين اين نقشها تضادهايى وجود دارد كه ما را متحمل مى كند. گاهى مشخص نبودن نقش باعث فشار مى شود، مثلاً كارى كه بايد انجام دهيم، مشخص نيست و رئيس به دليل انجام نگرفتن كار از ما عصبانى است. گاهى تعداد نقشهايى كه بايد ايفا كنيم، زياد و از توان ما خارج است. مسؤوليت زياد نيز خودش فشارزا است. يكى ديگر از عوامل فردى سن فرد است. افراد مسن به دليل تجربه بيشتر فشار كمترى متحمل مى شوند. عامل ديگر جنسيت است. خانمها نسبت به آقايان از صبر و شكيبايى بيشترى برخوردارند و تحمل بيشترى در برابر فشار دارند. رژيم غذايى نيز در تحمل ما نسبت به استرس تأثير دارد. بعضى از غذاها به آرامش ما و در نتيجه به تحمل ما در برابر استرس كمك خواهند كرد.

عوامل گروهى:
اولين عامل گروهى وجود يا عدم وجود نيازهاى مشترك است. هرچقدر نيازهاى يك گروه مشترك و با هم نزديك تر باشد، فشار كمترى متحمل مى شود. عامل دوم انسجام در گروه است، اختلاف در داخل گروه و بين افراد با يكديگر فشار زيادى بر افراد وارد مى آورد. مشخص نبودن و خوب تعريف نشدن نقشها در داخل گروه عامل ديگرى است كه هرچقدر نقشها در داخل گروه نامشخص تر باشد، فشار بيشترى بر فرد وارد خواهد آمد.
عوامل سازمانى:
نوع كار، نقشى كه افراد بايد ايفا كنند، خواسته هاى همكاران، ساختار سازمانى، مديريت يا رهبرى در ميزان فشار وارده بر فرد دخيل اند. جو حاكم بر سازمان و فرهنگ سازمان نيز با استرس رابطه دارد، اگر جو حاكم بر سازمانى مثبت باشد، افراد پرتلاش، كارى و مسؤوليت پذير و خلاق فشار كمترى احساس مى كنند. عامل ديگر نحوه تقسيم وظايف و شرح وظايف در سطح سازمان است كه وظايف بايد شفاف و مشخص بوده و قوانين دست و پاگير نباشد، همچنان كه اگر سبك مدير با سليقه كاركنان مطابقت نداشته باشد، كارمندان استرس بيشترى را متحمل مى شوند. حجم كم كار، حجم زياد كار، شيفت كارى، حوادث محيط كار، شرايط نامساعد محيط كار (مثل سر و صدا، حرارت، گرد و غبار، مواد شيميايى،...) احساس عدم امنيت شغلى، عدم توزيع عادلانه امكانات، اختلاف همكاران، كار در شرايط تنهايى، به چالش نگرفتن استعدادهاى فرد، ارتقاى بى ضابطه، تصاحب پستها توسط افراد بيرون سازمان همه فشارزا هستند.
عوامل فراسازمانى:
بعضى از عوامل فشار به خانواده و اجتماعى كه در آن زندگى مى كنيم، بر مى گردد: نامطمئن بودن وضع اقتصادى، نامطمئن بودن وضع سياسى، بى ثباتى و ناكارآمدى قوانين، نامطمئن بودن تكنولوژى، مشكلات مالى واقتصادى، مشكلات خانوادگى، تحصيل فرزندان، محل سكونت همه مى تواند در ميزان فشارى كه تحمل مى كنيم، نقش داشته باشد.
حمايتهاى خانوادگى وفاميلى نيز درتحمل افراد در برابر فشارها نقش دارند. مسائل سياسى اقتصادى نيز باعث ايجاد فشار مى شود. ركودهاى كوتاه مدت هم موجب افزايش تنش مى شود، هنگامى كه سيستم هاى اقتصادى به قهقرا مى روند، سازمانها از نيروى كار خود مى كاهند، اضافه كارى كاهش مى يابد، تعدادى از كاركنان منتظر خدمات مى مانند، حقوقها كاهش مى يابد، هفته هاى كارى كوتاه مى گردد واز اين قبيل مسائل كه فشار زا هستند.
راهكار هاى مقابله با استرس:
ـ يكى از راه هاى مقابله با عوامل فشار، شهامت برخورد با واقعيت است: بايد هر رويدادى را كه اتفاق مى افتد بپذيريم وبعد از پذيرش درآن پديده به دنبال حكمت ومصلحتى باشيم « الخير فى ما وقع» و روى موضوع بدين صورت بنگريم كه چگونه از آن اتفاق به صورت مثبت بهره بردارى كنيم، يعنى همه چيز مى تواند به يك فرصت تبديل شده وقابل استفاده باشد. اگر انسان نتواند واقعيت ها را بپذيرد و از آن درجهت مثبت استفاده كند دچار حالتى مى شود كه اصطلاحاً به آن تحليل رفتگى يا به اصطلاح عامه بريده مى گويند.
علائم تحليل رفتگى عبارتند از احساس از دست دادن كنترل كارها ، عدم علاقه ، نداشتن احساس خوبى از كار و شغل خود ، بها ندادن به كار، احساس عدم كفايت ، احساس قصور وكوتاهى داشتن ، تمايل به بى اعتبار كردن كار، احساس نامؤثر بودن، كج خلق شدن، آداب و معاشرت را رها كردن . درحالت شديد تحليل رفتگى نيز، احساس قدر ناشناسى ازجانب ديگران، احساس اينكه فرد مى خواهد همه چيز را رها كند وسر به بيابان بگذارد ، بروز مى يابد.
ـ يكى از راهكارها حمايت اجتماعى است و اينكه دوستانى داشته باشيم كه با وجود نواقص موجود در كارمان ما را تأييد كنند.
ـ يكى ديگر از راهكارها حمايت اطلاعاتى است دوستانى داشته باشيم كه به ما اطلاعات بدهند ويا تجربيات خود را دراختيار ما قرار دهند.
ـ حمايت هاى مالى نيز دربرخى موارد مى تواند برشدت فشار بكاهد. ـ يكى ديگر از راه هاى مقابله با فشار به وجود آوردن انطباق است. با ايجاد نگرش مثبت در خود نيز مى توانيم خيلى از رويدادها را مارك فشار نزنيم.

   قسمت بعد
راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837