داستان در باب امپراتوري كهن كارتاژ در شمال آفريقا مي باشند، سردار بزرگ كارتاژ تصميم مي گيرد كه از شر نيروي چريك قبايل بربر و اعراب خانه بدوش كه به عنوان سپاهي روزمزد براي او خدمت مي كردند، خلاص شود (چرا كه از پرداختن حقوق آنها عاجز بود و اين امر سبب ايجاد شورش و بلوا توسط چريك هاي بربر شده بود) ولي درحين نبرد، شمايل مقدس كه در يكي از معابر بزرگ امپراتوري نگهداري مي شد به وسيله يكي از افسران چريك ها به ناماسو به سرقت مي رود و همين امر سبب ايجاد يك جنگ رواني بر عليه نيروهاي امپراتوري مي گردد .
سردار بزرگ تصميم مي گيرد كه از سالامبو دختر زيبا و مه پيكر خود براي به دست آوردن شمايل مقدس استفاده كند (زيرا ماسو در يك ديدار فريفته سالامبو شده و دل در گروي او دارد). سالامبو در انجام اين مأموريت موفق مي شود ولي در مقابل شمايل مقدس قلب خودش را از دست مي دهد!!! سالامبو به عشق مامبو گرفتار مي شود درحالي كه پدرش بدون اطلاع از اين موضوع او را به يكي از هوادارانش مي بخشد و...
لازم به ذكر است كه فلوبر در راه نگارش اين كتاب در آفريقا زندگي كرده و به بررسي خصوصيات فرهنگي جوامع آفريقايي و درواقع روانشناسي و جامعه شناسي آنها پرداخته است.
|