مروري بر كتاب
در جهان اسلام، با ابلیس از دو موضع مختلف و شاید متضاد برخورد شده است. تقریبا همه علما و فقها و اکثر متصوفه، به پیروی از قرآن و حدیث و از جنبه ارتباط ابلیس با انسان، او را دشمن بشر و موجودی مطرود و شایسته طعن و لعن الهی دانسته، از او به خداوند پناه جسته اند. در این میان، اما جمعی از بزرگان متصوفه مانند «عین القضات همدانی»، بر خلاف اعتقاد عمومی، برای ابلیس مقام والا و برجسته ای قائل شده اند و از وی به عنوان پاک بازترین عاشق، پاسبان حضرت، سرور مهجوران و ... یاد کرده اند. این گونه تلقی از ابلیس و مقام او، برخاسته از روی دیگر شخصیت ابلیس، یعنی ارتباط او با خداست. مسئله دفاع از ابلیس و پرداختن به جنبه ارتباط او با خداوند، در تاریخ تصوف اسلامی از «حلاج» آغاز می شود و پس از او به وسیله «احمد غزالی»، «روزبهان بقلی» و «عین القضات همدانی» و برخی دیگر، دنبال می شود. در کتاب حاضر با نظرات عرفانی «عین القضات» درباره ابلیس و ارتباط آن با نظام احسن آشنا می شویم. نويسنده طي چهار فصل به نظام احسن جهان هستي، بحث لغوي درباره واژههاي ابليس و شيطان، ابليس در آيينه مذاهب (شامل مذهب زرتشت، دين يهود، آيين مسيح، اسلام) مقام ابليس پيش از خلقت آدم، ماجراي آدم و ابليس در قرآن و... ميپردازد. در فصل آخر كتاب «ابليس از ديدگاه عرفا» مورد بررسی قرار می گیرد. فرهنگ اسلامي سرشار از معارف و لطايف مختلف در زمينههاي گوناگون اجتماعي، عبادی، سياسي، اقتصادي، فلسفي، عرفاني و... است كه دانشمندان مسلمان طي ۱۴ قرني كه از ظهور اسلام ميگذرد، در حد توان خود گوشههايي از اين لطايف را كه همه منبعث از قرآن كريم، بازنموده و قطرههايي از درياي بيكران علم و عرفان را به تشنهكامان وادي طلب چشانيدهاند، ولي از آن جايي كه علوم و نعمات الهي نامتناهي و نامحدود است و داراي بطون مختلف، مسايل بسياري در پرده خفا باقي مانده است و اين از نامحدود بودن معارف الهي حكايت ميكند، از اين جمله مساله ابليس و مقام او در جهان هستي است، راستي را كه ابليس كيست و در جهان آفرينش چه جايگاهي دارد؟ اين ياغي وسوسهگر كه مدام در پي گمراه ساختن انسان و دشمني با اوست، آيا موجودي است در برابر حق و خداوند را آن قدرت نيست كه او را از سر راه هدايت انسانها دور سازد و يا بشر را طوري بيافريند كه فريب نيرنگهاي او را نخورد؟ اصولا راز دشمني او با انسان چيست؟آيا وجود ابليس به عنوان مروج شر و بدي در جهان هستي با عدل الهي منافات ندارد و به نظام احسن خللي وارد نميكند؟ به طور كلي«ابليس در داستانها و مطالبي كه درباره او بيان شده است داراي دو روي است، يك روي او رويي است كه به خداوند و روي ديگر رويي است كه به آدم دارد... وقتي نسبت ابليس را با انسان در نظر بگيريم ملاحظه ميكنيم كه او همانگونه كه در قرآن و حديث آمده است همه كوشش و تلاش خود را براي اغواي آدم و فرزندان او به كار ميبرد،اين نسبت زماني آغاز ميشود كه خداوند از او ميخواهد كه به آدم سجده كند، براثر نافرماني، وي از درگاه خدا رانده ميشود، و از پرتو مهلتي كه خداوند تا قيامت به وي ميدهد، وي سوگند ياد ميكند كه همه افراد بشر را گمراه كند مگر بندگان مخلص را...
|