هرگاه نيكيها و خدمات خود و همچنين بديها و ناجوانمرديهاي كسي را يكايك برشمرند و در معرض ديدش قرار دهند تا جاي انكار و تكذيب باقي نماند به اين عمل در اصطلاح عامه گفته مي شود : به رخش كشيدند يا به عبارت ديگر : بالاخره فلاني به رخش كشيد ، يعني با ايراد حجت و برهان قاطع به طرف مقابل مجال انكار و تكذيب نداد .
اكثريت مردم ايران و ساير فارسي زبانان گمان مي كنند رخ همان چهره و صورت آدمي است و از اصطلاح به رخ كشيدن اين طور بايد استنباط كرد كه مطلب مورد نظر از مقابل چهره و صورتش گذرانيده شد تا از نزديك ببيند و ديگر مجال انكار و تكذيب نداشته باشد .
ولي آنچه از گفتار اهل اصطلاح و آثار محققان برمي آيد از اين رخ معني چهره افاده نمي شود. بلكه رخ در اين مثل و اصطلاح يكي از مهره هاي بازي شطرنج است كه جهت نقش موثري كه بازي مي كند در افواه عامه به صورت ضرب المثل در آمده است .
|