نقش نظام آموزشي در گسترش و نهادينه ساختن فرهنگ مطالعه و كتابخواني كليدي و سرنوشت ساز است . سيستم آموزشي نقش مهمي در شكلگيري شخصيت افراد دارد به خصوص در مقاطع راهنمايي و دبيرستان. در اين دوره حتي ممكن است آنچه كه فرد در خانواده تحت تاثير اعضاي آن ياد گرفته، به كلي تغيير دهد يا اصلاح كند.متاسفانه در كشور ما براي ايجاد شوق و رغبت نسبت به كتاب و مطالعه در مدارس عمل نشده است. غير از اينكه يك حركت يا برنامه مشخصي براي مطالعه نداريم، كتابخانههاي مدارس چندان جدي عمل نميكنند و ما در موجودي كتابخانه و ادارهكنندگان آن شاهد هستيم كه مسئله مطالعه خيلي حاشيهاي و پيش پا افتاده تلقي ميشود. در اين ميان غالباً ازبين معلمان و دبيران كسي كه مقدار علاقهاي به مطالعه داشته باشد به عنوان كتابدار انتخاب ميشود، ولو هيچگونه اطلاعي از كتاب و كتابداري نداشته باشد، در اين مورد صرفاً همان علاقه كم كفايت ميكند و حتي گاهي كتابدار از بين خود دانشآموزان انتخاب ميشود بدون اينكه بتواند در ميان بچهها جذابيت و ترغيبي براي مطالعه ايجاد كند. همين بيتوجهي باعث نزول سطح مطالعه در بين جوانان ونوجوانان ميشود، در حالي كه شالودهِ شوق به مطالعه و كتابخواني در دبستان، مدرسهِ راهنمايي تحصيلي ودبيرستان گذاشته ميشود.آمار جديد وزارت ارشاد درباره ميزان مطالعه در ايران وساير كشورهاي آماري متاءثركننده است. براساس اين آمار در ميبابيم كه بيشتر افراد در كشور ما دقايق محدودي را به مطالعه اختصاص ميدهند، در حاليكه در برخي از كشورها متوسط 4 ساعت مطالعه در روز وجود دارد. تفاوت گاه به حدي است كه نشانهاي غمانگيز از عدم رغبت و علاقه مردم ما به مطالعه و كتاب را به رخ ميكشد.كمبود كتابخانهطبق آمار كنفرانس بينالمللي كتابداري و اطلاعرساني در هر جامعهاي براي هر 3 تا 5 هزار نفر بايد يك كتابخانه عمومي وجود داشته باشد و اگر ما حداقل استاندارد را در نظر بگيريم بايد براي هر 5000 نفر يك كتابخانه وجود داشته باشد، يعني در كشور ما بايد حدود 14000 كتابخانه عمومي وجود داشته باشد، درحالي كه طبق آمار ارائه شده حدود 1500 كتابخانه داريم و اگر كتابخانههاي مدارس، حوزههاي علميه و مساجد و غيره را هم در نظر بگيريم در مجموع حدود 4000 كتابخانه عمومي داريم و اين بدين معنا است كه 11000 كتابخانه كم داريم. به عبارت ديگر از هر 100 كتابخانه كه بايد داشته باشيم تنها 20 كتابخانه داريم. در اين صورت يك نوجوان يا جوان 5 بار كمتر كتابخانه ميبيند. به عبارت ديگر در وضعي كه كتابخانه به عنوان يكي از گزينههاي مهم براي پر كردن اوقات فراغت بايد خودش را نشان بدهد 15 جايگاه خود را دارد. در بسياري از مواقع نوجوان يا جوان از وجود جايي به نام كتابخانه بياطلاع است، يعني كتابخانه درجايي قرار گرفته كه در معرض ديد و در دسترس افراد قرار نگرفته است و اين باعث ميشود كتاب جزو انتخابهاي فرد نباشد واگر شخص وقت يا ساعتي براي فراغت داشته باشد بجاي كتاب خواندن، به سوي رفتارهاي هنجار يا ناهنجار يا تفريحات سالم و ناسالم دركنار دوستان و همسالان خود كشانده ميشود. اما او اين را نميداند كه ميتواند در اين اوقات فراغت ساعتي را به كتاب خواندن اختصاص بدهد و به مطالعه بپردازد. در واقع ما در كشورمان 15 حداقل استاندارد جهاني كتابخانه داريم. ما ملتي هستيم كه قديميترين وغنيترين كتابخانههاي دنيا را داشتيم. در كتابخانه خواجهنصيرالدين طوسي (مراغه) بيش از 400 هزار جلد كتاب ونسخه خطي قديمي وجود داشت كه نگارش هر كدام از اين نسخ همزمان با دورهاي است كه در اروپا عدد كتابهاي كتابخانههاي بزرگ و قديمي آنها به 100 يا كمتر از 100 كتاب نميرسيد و اين درحالي بود كه در كتابخانههاي معمولي ما حدود 200 يا 400 هزار جلد كتاب وجود داشت. وقتي امروز ما نسلي داريم كه در خانواده جز تلويزيون چيزي نديده و كتابخانه و كتابخوان در خانه نداشته است و در مدرسهاش كتابخانه بيشتر شبيه به يك انباري خاك گرفته، بسته و غيرقابل استفاده بوده و در جامعه چيزي به عنوان كتابخانه نديده است، چه توقعي ميتوان داشت كه در جامعه آن موجي كه در جوامع ديگر در ارتباط با روز آمد كردن اطلاعات و ارتباط آن با شغل افراد ايجاد شده است خود را نشان بدهد؟نقش اجتماعجامعه به عنوان سومين عامل تاثيرگذار در شخصيت افراد ميتواند تاثير منفي يا مثبت در ايجاد يا از بين بردن يك رفتار يا عادت خوب و بد داشته باشد.
|