جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  07/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > ضرب المثل

كلاه قرچي ديده
گروه: ضرب المثل

كلاه قرچي Qorci نوعي كلاه بود كه از پست و پشم درست مي‌كردند و نشانه تشخص بود و در زمان قديم در اصفهان معاريف و اعيان به سر مي‌گذاشتند. چون گويند فلان كس كلاه قرچي ديده يعني چشم و گوش او باز شده است.

در آبادي زفره فقط يك نفر كه كدخداي محل بود و اهالي از او حساب مي‌بردند از اين كلاه سرش مي‌گذاشت. روزي اين كدخدا سوار الاغي بوده و از اصفهان به ده برمي‌گشته بين راه مي‌بيند ...

تو خوب نيستي كه دهي را خوب نمي‌داني
توبه نصوح
توبه گرگ مرگ است
تو بهتر مي‌داني يا بره
توبه به شاخم
تمام شد كار پوستين...
تخم‌مرغ دزد، شتر دزد مي‌شود
تب كرد و مرد
تا نخورم نخسبم
در رفتي تو و گير افتادم من «الله اكبر»
پل آنقدر دور بود كه هنوز هم نرسيده بود؟
پا را به اندازه گليم خود دراز كن
بيله ديگ بيله چغندر
بيل منو نسوني ‌ها!...
عمرو در امانت خيانت نكرد ، تو چرا؟
بلبل به شاخ گل نشست
بكوب بكوب همانست كه ديدي
كشك چه و پشم چه؟
بز به پاي خود، ميش به پاي خود
بد است بدتر نيايد

<<  11  12  13  14  15  16  17  18  [19]        اولین صفحه   صفحه قبلی      
فهرست از 361 تا 380 از مجموع 380 مورد

راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837