جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  07/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > ضرب المثل

جدمان قصاب بود...
گروه: ضرب المثل

هنگامي كه يك نفر داوطلب انجام كاري شود كه نه از عهده‌اش برآيد نه سررشته‌اش را داشته باشد و عاقبت هم آن كار را خراب كند و ضرر هم ببيند آنان كه درباره او «گاف» مي‌زنند و صحبت مي‌كنند از سر تمسخر اين مثل را مي‌زنند.
مي‌گويند خر پير و از كار افتاده‌اي را كه ديگر هيچ كاري ازش ساخته نبود در صحرا ول كرده بودند. يك گرگي او را ديد و در كمينش ...

ايراد بني اسرائيلي
اندرين صندوق جز لعنت نبود
امروز كار خانه با فضه است
امامزاده ي است با هم ساختيم
الكي
سر و گوش آب دادن
سرو كيسه كردن
سرم را بشكن ، نرخم را نشكن
سد سكندر باش
ستون پنجم
ستون به ستون فرج است
سبيلش را چرب كرد
سبيلش آويزان شد
سبزي پاك كردن
سايه تان از سرما كم نشود
اگر براي من آب نداشته باشد...
اشكي بريز
اشك تمساح مي ريزد
اشرف خر
از كيسه خليفه مي بخشد

<<  11  12  [13]  14  15  16  17  18  19        اولین صفحه   صفحه قبلی   صفحه بعدی   آخرین صفحه
فهرست از 241 تا 260 از مجموع 380 مورد

راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837