هنگامي كه يك نفر داوطلب انجام كاري شود كه نه از عهدهاش برآيد نه سررشتهاش را داشته باشد و عاقبت هم آن كار را خراب كند و ضرر هم ببيند آنان كه درباره او «گاف» ميزنند و صحبت ميكنند از سر تمسخر اين مثل را ميزنند. ميگويند خر پير و از كار افتادهاي را كه ديگر هيچ كاري ازش ساخته نبود در صحرا ول كرده بودند. يك گرگي او را ديد و در كمينش ...
|