اين قصه در يزد ضربالمثل است و اگر بچهاي كركر كند، مادرش به او ميگويد: «هان، تو هم كارونه دختره كردي كه ميگفت: تا نخورم نخسبم». يه روزي بود و يه روزگاري، يه زني بود و يه دختر داشت. دختر از كودكي عادت كرده بود كه هروقت ميخواست بخسبد بايد يه مشت بخورد، و هر موقع كه كتك يا مشت نميخورد نميخسبيد و ميگفت: «تا نخورم نخسبم!» زد و اين دختر بزرگ شد و ...
|