وقتي كسي بيخود و بيجهت بهانه بگيرد اين مثل را ميگويند.
روزهاي آخر زمستان بود و هنوز كوهها برف داشت و يخبندان بود، چوپاني بز لاغر و لنگي را كه نميتوانست از كوره راههاي يخ بسته كوه بگذرد در سر «چفت»(آغل) گذاشت تا حيوان در همان اطراف چفت و خانه بچرد.
عصر كه ميشد و چوپان گله را از صحرا و كوه ميآورد اين بز هم ميرفت توي رمه و قاطي آنها ميشد و شب را ...
|