ميگويند: در زمانهاي قديم پيرزن نخ ريسي بود كه از چند سال پيش شوهرش مرده بود و با دو تا گربهاش زندگي ميكرد.
اسم يكي از گربهها عروس بود و اسم يكيش هم ملوس. گربه عروس خيلي زرنگ بود و روزي نبود كه چند تا موش گت و گنده از پشت كندو و هيمههاي پير زال نگيرد و سبيلي چرب نكند برعكس او ملوس، گربه خيلي تنبل و تنپروري بود و بيشتر وقتها ميرفت پهلوي پيرزن و آنقدر لوس بازي ...
|