در اين هنگام اسكندر رنجور و بيمار شد و دانست مرگش فرا رسيده پس دبير را پيش خواند و آنچه در دل داشت چنين به مادر نوشت: مادرم! خبر مرگ را نمي توان نهان كرد. بهره من از جهان همين بود. از مرگ من غمگين مباش كه من در جهان نخستين نيستم، هر كه پا به اين جهان گذاشت روزي هم از آن خواهد رفت.
من به بزرگان روم سفارش كرده ام كه به راي و فرمان تو گردن نهند ...
|